تو نیستی ...



 فکر کردن دلیل بودن نیست.

من عصیان می کنم پس هستم
 انسانی که معترض نباشد انسان نیست.


آلبر کامو



مورچه عاشق



روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد... تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...

سفسطه چیست؟


سفسطه چیست؟




تا به حال تعاریف زیادی درباره این کلمه خوانده ام ولی راستش را بخواهید هیچ تعریفی به کاملی و شفافیت تعریف زیر نیست.

سفسطه چیست؟
شاگردان از استادشان پرسیدند: “سفسطه چیست؟”
استاد کمی فکر کرد و جواب داد: “گوش کنید، مثالی می زنم، دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید، کدام یک این کار را انجام دهند؟”
هر دو شاگرد یک زبان جواب دادند: “خوب مسلما کثیفه!”
استاد گفت: “نه، تمیزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند. پس چه کسی حمام می کند؟”
حالا پسرها می گویند: “تمیزه!”
استاد جواب داد: “نه، کثیفه، چون او به حمام احتیاج دارد” و باز پرسید: “خوب، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند؟”
یک بار دیگر شاگردها گفتند: “کثیفه!”
استاد گفت: “اما نه، البته که هر دو! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد؟”
بچه ها با سر درگمی جواب دادند: “هر دو!”
استاد این بار توضیح می دهد: “نه، هیچ کدام! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!”
شاگردان با اعتراض گفتند: “بله درسته، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم؟ هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است.”
استاد در پاسخ گفت: “خوب پس متوجه شدید، این یعنی سفسطه! خاصیت سفسطه بسته به این است که چه چیزی را بخواهی ثابت کنی!”

اگر میخواهید ؟


اندیشه های

یک مغز بزرگ



اگر میخواهید ؟



اگر میخواهید که مردم شما را غیب گو بدانند و به شما ایمان بیاورند که وقایع اینده را به درستی پیش بینی می کنید همواره خبر از بدبختی بدهید و بطور تخین بگویید که در فلان دوره فلان قوم و یا فلان ملت دچار بدبختی خواهد شد و یقین بدانید که پیش بینی شما 99 %  صحیح در میاید زیرا در این هان انچه محقق میباشد همانا وجود بدبختی است و نیک بختی در وسط اقیانوس بدبختی حکم چند سوزن در وسط یک انبار یونجه دارد که برای یافتن انها باید یک عمر زحمت کشید .

پیغمبران قوم اسرائیل که تا امروز هم در میان قوم خود معروف به غیب گویی هستند و اسرائیلیان عقیده دارند که تمام پیشگویی های آنها صحیح است .. بزرگترین هنر و فوت کاسه گری آنها این بود که خبر از هبوط بدبختی داده اند ...



برگرفته شده از کتاب جهان بزرگ و انسان نوشته موریس مترلینگ و ترجمه ذبیح اۀله منصوری